دانشمندان کانادایی تصمیم گرفتند که دور تا دور تمام قسمتهای یک دشت را حصارکشی کنند و راه ورود دشمنان گنجشکها را ببندند: راکونها، جغدها، شاهینها و… . گنجشکها در امان کامل بودند. بدون هیچگونه تهدیدی!
اما دانشمندان بلندگوهایی را در برخی نقاط این دشت جاسازی کردند. در گوشهای از این دشت صداهای معمولی میآمد و در گوشهای دیگر از این دشت، صداهای ضبط شده راکونها، جغدها و شاهینها.
نتیجه آزمایش باورنکردنی بود:
گنجشکهایی که در بخش صداهای ناخوشایند بودند 40% کمتر تخم گذاشتند و آن تخمهایی هم که گذاشتند کوچکتر بود. از آن تخمهای کوچکتر، نسبت کمتری هم به جوجه تبدیل شد. برخی از آن جوجه گنجشکها هم از گرسنگی مردند. چون پدر و مادرشان جرات نمیکردند برای جستجوی غذا، خیلی تقلا کنند (منبع: هنر خوب زندگی کردن).
یک بار دیگر نتایج را مرور کنید:
1- میزان تخم گذاری کمتر
2- تخمهای کوچکتر
3- تبدیل کمتر تخم به جوجه
4- میزان کمتر زنده ماندن همان معدود جوجههای سر برآورده از تخمها
تحلیل و تجویز راهبردی:
این حکایت در مورد انسانها نیز صدق میکند. این آزمایش نشان میدهد که برای تاثیرگذاری بر یک جامعه یا یک سیستم اقتصادی-اجتماعی، نیازی به تهدید واقعی نیست، بلکه همان سایۀ تهدید کافیست. ترس و ابهام به اندازۀ تهدید واقعی اثرگذار است.
ما دو نوع گنجشک مهم داریم که باید زاد و ولد کنند تا چرخهای این مملکت بچرخد:
1- صاحبان ثروت (گنجشکهای سرمایه گذار)
2- نخبگان علمی و فنی (گنجشکهای خلاق)
متاسفانه این روزها آنها که میتوانند، میروند (فرار سرمایه و مهاجرت فراگیر نخبگان) و آنها که میمانند، تخمهای کمتر و کوچکتری میگذارند و از همان تخمهای کمتر و کوچکتر، جوجههای کمتر و ضعیفتری، میماند و بخشی از این جوجهها نیز میمیرند.
سرمایه گذاری در ایران، به ترتیب چه شرایطی دارد:
1- میزان ریسک پذیری بالا
2- میزان سرمایه گذاری کمتر
3- تبدیل موفقیت آمیز کم از سرمایه گذاری به کسب و کار
4- نهایتا میزان مرگ و میر بیشتر کسب و کارها
چه میتوان کرد؟
1- مدیران ارشد:
دولت و مدیران ارشد وظیفه ندارند که بیمارستان بسازند، جاده بزنند، مدرسه داری، بانک داری و بنگاه داری کنند.
وظیفه دولت آن است که چیزی را تولید کند که مردم نمیتوانند ایجاد کنند: امنیت!
(شامل: امنیت فردی، روانی، اقتصادی، خانواده، اجتماعی، فرهنگی، محلی، شهری، سایبری، منطقهای، ملی، بینالمللی)
تصویر مثبت و قابل پیشبینی از آینده، مهمترین خروجی هر حاکمیتی است. اگر این تصویر را بدهید، گنجشکهای مهاجر باهوش، برخواهند گشت و تخمهای بزرگتر و بیشتری خواهند گذاشت.
آنگاه مدرسهها، بیمارستانها، بانکها و بیمهها دوباره جان خواهند گرفت. و این کار نیاز به هنر دیپلماسی و سیاست گذاری هوشمندانه (و نه احساسی) دارد.
2- اعضای جامعه:
وظیفه ما حفظ امید است. اگر در شرایطی باشیم که همۀ متغیرهای سیاسی و اقتصادی خوب باشد و ما امیدوار باشیم… که هنری نیست. امیدواری زمانی معنا دارد و فضیلت بشمار میرود که شرایط؛ دشوار، مبهم و ترس آور است.
وظیفه اخلاقی (تاکید میکنم وظیفه اخلاقی) همه ماست که چراغ امید را روشن نگاه داریم. ته دل جوانان را خالی نکنیم. اگر اعتراضی داشتند صبورانه بشنویم و به تخمهای گذاشته شده و به ثمر نشسته در همین فضا اشاره کنیم.
برای من، نظام استارت آپی و جوانانی که در شرکتهای استارت آپی (نوپا) کار میکنند، زیباترین چراغ امید است. هر گاه کسی به من میگوید که کاری نمیشود کرد، من هم اسم چند استارت آپ را پشت سرهم ردیف میکنم و میگویم اگر اینها هستند، پس هنوز امید هست!
نمیشود آرزو کرد که جغدها و شاهینها نباشند. این سنت هستی است، روال طبیعی هستی است که دشمنیها باشند.
مهم آن است که ما چگونه هنرمندانه، دشمنیها را تبدیل به دوستی یا حداقل به «دشمنی غیرموثر» کنیم و امنیت و امید ایجاد کنیم.
تا شقایق هست زندگی باید کرد!
مجتبی لشکر بلوکی
تو محل زندگی ما اصلا صدای گنجشک ها نمیاد حتی دم صبح ها 🙁
عجیبه برام ..ما یکسال اینجا اومدیم
جناب ساعدی ممون از نوشته های خوب شما در سایت و کانالها
بعضی مردم باغ یا باغچه کوچکی دارند که اخر هفته را در ان سپری می کنند. الطفا روشهای لانه سازی یا تهیه محل آب و دانه برای گنجشک ها را در سایت قرار دهید تا به این موجودات خوب که کمک یار محیط زیست هستند کمکی کرده باشیم
من خودم لانه گنجشکهایی که در سقف چوبی تخم گذاری
میکنند رو تو روستا دیدم . چرا که آرامش خیلی زیادی دارن👈🐣👉
بله دقیقا… آرامش. آرامشی از همه لحاظ
درود بر شما
روزگارانتان شاد و خوش
اگرچه واکاوی ارزنده و گزارش ستودنی شما بسیار هوشمندانه و آموزنده بود ، ولی بایستی بدانیم بدبختانه بازنمودهای شما در ایران هیچ کارایی ندارد زیرا نه دولت درست و ایارمندی داریم و نه مردمانی که دلسوز همدیگر باشند و دست در دست هم داده و برای آبادانی کشور تلاش کنند
از سویی ماجراجوییها و گستاخی و چه بسا ناتوانی و بی مبالاتی نکوهیده دولت این همه زیان و آسیب و تنگناهای گوناگون ( تحریم ) به بار آورده و کار و بار و بازرگانی کشور را در آستانه مرگ گذاشته
و از سویی دیگر این مردمان به دور از ارگ و فرهنگ و خویشتنداری که برای نمونه بهنگام افزایش دهشتناک نرخ ارز و ریزش تلخ و اندوهبار ارزش پول کشورشان بجای یاری رساندن به همدیگر برای پیشگیری از دنبال شدن تنشهای ارزی و گرانی بهای زر و ارز که پیچیدگیهای فراوانی به بار میآورد ، گروه گروه و دسته دسته رهسپار بازار بی در و پیکر ارز شده و تا توان دارند دلار و سکه میخرند که به گمان نادرست خویش ارزش سرمایهشان بجای بماند
دریغا که نمیدانند با این کار دارند تبر به ریشه و تنهی زندگی خویش و دیگر هممیهنان خود میزنند
این تنها یک نمونه بود از هزاران داستان همانند هم !
بنابراین در ایران ما نمیتوان نشست و چشم به راه ماند تا روزهای خوب از راه برسد
خواه و ناخواه فرهنگ پست سوداگری و آزمندی در سراسر کشور ما و در میان مردم و برخی سران کشورمان ریشه دوانده و دیگر کار از کار گذشته
یا بایستی بسوزیم و بسازیم و یا با دغلبازی و سوداگری پیش رفته و کمابیش کامیابی بدست آوریم
شوربختانه راه سومی نیست که نیست !
همین و همین
شاد و بهروز و پیروز باشید
درود
بله متاسفانه…
سلام. خیلی قشنگ و جالب بود. کاش روزی زمینه نخبه پروری و ارزش گذاری به افکار فراهم بشه./
سلام. خدا کنه
سلام حاکمان را ملتها می گمارندو برمیگزینند،ملت آگاه و فرهیخته حاکمانی چون خود و ملتی بیچاره و بدوی هم…
وصد البته هرگله ای را چوپانی لاجرم،گله بی شبان همانا گسست و پراکندگی و درنهایت غذای گرگها شدن نصیب است،
اما گله ای گرگ زده هستیمو هرگوسفندی بفکر فرار از دست گرگ و لگدمال کردن همنوع خود وتا شبانی ناید وضعیت همین هست .
بسیار زیبا بود.
مخصوصاً واسه من که یکی از دوستام شنبه رفت آلمان و اون یکی هم تا دو ماه دیگه داره میره آلمان، هردو شون نخبه.
و میدونم هم که هیچ وقت برنمیگردن. تا چی بشه برگردن.
ممنون و… نمیدونم بگم متاسفم (برای خودمون) یا خوشحالم (برای استفاده از نبوغشون)
چون به نظر من نبوغی که استفاده نشه، ترسناکترین چیز در دنیاست…
بنده تنها نتیجهای که از وضعیت مدیریت کشور میتونم بگیرم اینه که یقین دارم ایران در ظرف دو دهه آینده به یک کشور با جمعیت بالغ پخمگان تبدیل میگردد. کسانیکه سرشون به تنشون میارزه قطعا خواهند رفت. من خودم خیلی اشتباه کردم که موندم ولی پسرم کلاس هفتم هست حداکثر دوسال دیگه فراریش خواهم داد. جراتشو ندارم که اجازه بدم توی ایران زندگی کنه. کجای کشور ما علمی اداره میشه؟؟؟ اگر یک مورد را به من تونستید معرفی کنید جایزه دارید. من صدها بار دیدم که علنا و عمدا با کارهای تحقیقاتی و تولیدی و طرحهای خودکفایی ، خود حکومت مخالف هست. اینها عمدیه دوستان. عمدی. دستهای پنهانی هست که ایران را به سرزمین سوخته تبدیل کنه.